کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز کاوش مژه ى شوخ آتشین خویی

    به سینه هر گل داغی ست چشم آهویی

    پیاله می کشم امشب به طاق ابرویی

    سبو کشان خرابات عشق را هویی

    ز خون دیده دهم آب کوه و صحرا را

    به یاد لالهٔ رخسار آشنا رویی

    به شام هجر مرا ذوق اشک و آه بس است

    چو شمع، شب نگذارم به خاک پهلویی

    اجل به داد ز جان سیرگشتگان نرسید

    مگر بلند کند عشق دست و بازویی

    به این خوشیم که فارغ ز ننگ سامان است

    سری که در غم عشق است وقفِ زانویی

    از آن به تیرگی بخت خویش می نازم

    که نسبتی بودش با سواد گیسویی

    ز هوش برد جهان را فسانهٔ تو حزین

    شبت دراز به سودای زلف جادویی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha