کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خوش آن عاشق که شیدای تو باشد

    بیابان گرد سودای تو باشد

    سواد سومنات اعظم دل

    خراب چشم شهلای تو باشد

    من این دستی که افشاندم به کونین

    به دامان تمنای تو باشد

    گریبانگیر زهد پارسایان

    نگاه باده پیمای تو باشد

    ندارد ناله در چیزی که تأثیر

    دل چون سنگ خارای تو باشد

    شود دوزخ، گلستان خلیلم

    اگر در دل تمنای تو باشد

    گذارد هر که پا بر جسم خاکی

    به طور عشق، موسای تو باشد

    نشیند کی، دلی در سینه ای تنگ؟

    که تنها گرد صحرای تو باشد

    شفابخش دل ما دردمندان

    لب لعل مسیحای تو باشد

    کمندانداز گردنهای شیران

    سر زلف چلیپای تو باشد

    شکست کفر و کین، خونریز اسلام

    ز مژگان صف آرای تو باشد

    سرا پا دیده شد، آیینهٔ دل

    که حیران سرا پای تو باشد

    حزین ، ارام بخش تلخ کامان

    نی کلک شکرخای تو باشد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha