به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
شمع سان شام غمت، منّت فردا نکشیم
از سر کوی تو گر سر برود، پا نکشیم
شعله ناچار بود آتش افروخته را
نتوانیم که آه از دل شیدا نکشیم
منّت از دست و دل خویش کشیدیم، بس است
دم آبی به لب تشنه ز دریا نکشیم
گر در خلد، به روی نگهم باز کنند
بی رُخت گردن مژگان به تماشا نکشیم
ساقی، از شرب یهودانه سالوس چه فیض؟
خون حسرت به از آن باده که رسوا نکشیم
گرچه دانیم که وصلت به تمنا ندهند
همچنان دست ز دامان تمنا نکشیم
زنده از فیض سموم ره عشقیم حزین
منتی از دم جان بخش مسیحا نکشیم
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.