کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خرابی برنتابد محنت آبادی که من دارم

    گران سنگ است صبر کوه بنیادی که من دارم

    خروش من صفیر بلبل تصویر را ماند

    نواپرداز خاموشی ست، فریادی که من دارم

    مبادا هیچ صیدی بسته دام فراموشی

    به حسرت می کشد بی رحم صیادی که من دارم

    شکوه حسن بی پروا کجا و طاقت عاشق؟

    گدازد شیشه دل را پریزادی که من دارم

    به خاک کشتگان از جلوه افکنده ست آشوبی

    قیامت می کند، نوخیز شمشادی که من دارم

    خوشا قمری که آزاد است از قید گرفتاری

    هزاران بنده دارد سرو آزادی که من دارم

    به جای رشته دارد تار زنار برهمن را

    در این بیت الصّنم تسبیح اورادی که من دارم

    نمک پروردهٔ عشقم، حلاوت سنج رسوایی

    گریبان می درد شور خدا دادی که من دارم

    به حسرت می کند در کام من خونابهٔ دل را

    چه می خواهد غمت از جان ناشادی که من دارم؟

    حزین ، از لوح فطرت خوانده ام درس جوانمردی

    بود پیر خرد شاگرد استادی که من دارم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha