کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بهار شد که چمن جام ارغوان گیرد

    ز جوش سبزه زمین رنگ آسمان گیرد

    به طرف باغ بساط زمردی فکنند

    ز لاله برهمن خاک، طیلسان گیرد

    به دوش نامیه دیبای بهمنی فکنند

    ز غنچه تارک شاخ، افسر کیان گیرد

    صبا ز جیب سمن بوی پیرهن آرد

    نشان نکهت گل، گرد کاروان گیرد

    چو آفتاب زند خیمه لاله در هامون

    سحاب بر سر کهسار سایبان گیرد

    مغنی، از دم گرمت ترانهای خواهم

    که آتشم به نیستان استخوان گیرد

    کجا رواست درین فصل غم زدا، دل را

    غبار کلفت ایام در میان گیرد؟

    مگر عنایت ساقی کند سبکدستی

    پیاله، کین من از دور آسمان گیرد

    سهی قدان چمن جلوه های ناز کنند

    نهال رقص به گلبانگ بلبلان گیرد

    شود به لخلخه سایی، نسیم نوروزی

    مشام عالم افسرده بوی جان گیرد

    به من ستیزهٔ چرخ کهن نه رسم نوی ست

    که شاهباز فلک، صید ناتوان گیرد

    نشاط، غاشیه دار سبک روی ست حزین

    که چون نسیم صبا راه گلستان گیرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha