کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چهره از تیغ تو پر خون دردم کشتن خوش است
    سرخ رو همچون خزان رفتن ازین گلشن خوش است
    باغبان فرق است از نرگس بسی با چشم یار
    منکر حس چون توان شد دیده روشن خوش است
    با من دیوانه خوش دارد سگ آن کوی و من
    چون زیم ناخوش به وی حالی که او با من خوش است
    عاشقان را بستر سنجاب لایق کی بود
    مردم دیوانه را خاکستر گلخن خوش است
    کی ز خورشید جمالش خانه ام روشن شود
    گر فتد گاهی سوی من عکسش از روزن خوش است
    جیب پیراهن، خود از مستی درید آن غنچه لب
    کان تن نازک میان چاک پیراهن خوش است
    عاشقان راهست اهلی دست بر دامان یار
    دست ما آلوده دلها دور از آن دامن خوش است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha