کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تا کی خمار محنت آن سیمبر کشم
    او می خورد بمردم و من دردسر کشم
    درد مرا بغیر چه نسبت که مدعی
    خار از قدم بر آرد و من از جگر کشم
    ظاهر شود خرابی عالم ز سیل اشک
    روزی که من گلیم خود از آب برکشم
    من مست خود مرادم و ناصح مرا ز می
    چندانکه منع بیش کند بیشتر کشم
    گر نوشم از سفال سگان تو دردیی
    بهتر ز آب خضر که از جام زرکشم
    بعد از هزار سال که یکجام دادیم
    بختم امان نداد که جام دگر کشم
    اهلی بهل که ناوک او در دلم بود
    حیف است تیر یار که از دل بدر کشم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha