کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ترا صد خوبی و بر هر یکی صد دیده حیرانت
    مرا یک جان و میخواهم شوم صد بار قربانت
    قیامت در صباح حشر باشد وه چه حال است این
    که در هر صبح برخیزد قیامت از گریبانت
    به خونخواهی عنانت را که گیرد آفتاب من
    عجب گر روز محشر هم رسد دستی بدامانت
    که باشم من که در سر باشدم سودای وصل تو
    سگ کویم سری دارم فدای پای دربانت
    بود شیرین تر از جان تلخی مرگم دم مردن
    اگر پیش نظر باشد مرا لب های خندانت
    سرم بادا فدای خاک پای شهسوار خود
    مرا جانی بود آنهم فدای دردمندانت
    بچشمت ای کمان ابرو نگه گر میکند آهو
    بهر مو میخورد خاری ز ناوکهای مژگانت
    دل اهلی بنور عشق آبادان کن ایگردون
    ک خاک ره شمارد گنجهای ملک ویرانت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha