کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بخلق درد تو بیهوده گفتم تا کی
    بهر زه طعنه مردم شنفتنم تا کی
    تو در کنار گلستان بخواب خوش مشغول
    من از هوای تو بر خار خفتنم تا کی
    چو نیست در دل شیرین چو کوهکن راهم
    بخون دیده و دل سنگ سفتنم تا کی
    بجرم گریه ز مژگان ره سگت روبم
    گناه کردن و ره باز رفتنم تا کی
    حکایتم نشنیدی ز صد هزار یکی
    نگفتی اینهمه افسانه گفتنم تا کی
    کجاست باد که چونگل شکفته ام سازد
    چو غنچه در غم دل ناشکفتنم تا کی
    دوا نماند بجز ناله کردنم اهلی
    که درد خویش ز درمان نهفتنم تا کی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha