کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آنچنانم ز فراقت که ندانم چکنم
    جان دهم یا بامید تو بمانم چکنم
    بی لبت بر دل خود خنجر چون آب زدم
    گر بدین آتش دل را ننشانم چکنم
    رخ چرا تا بد از افغان من خسته طبیب
    گر باو درد دل خود نرسان چکنم
    شربت صبر اگر چاره بیمار دل است
    من که صبر از لب شیرین نتوانم چکنم
    منم و جان خرابم ز غم او اهلی
    وان هم اندر قدمش گر نفشانم چکنم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha