از در کعبه نه تو گفتی که شوم کشته بپایش
بر عمر وفا نیست تو بر عهد وفا کن
از در کعبه چه حاصل به در یار نشین
روی بر دوست کن و پشت بدیوار نشین
گر دلت تیره بود رشته تسبیح چه سود
سینه صافی کن و در حلقه ز نار نشین
در صف میکده سجاده نگنجد ایشیخ
بفکن این بار غم از دوش و سبکبار نشین
اینزمان کان قد رعنا به خرامش برخاست
یکدم ای کبک خرامنده ز رفتار نشین
منکه با یار نشینم ز جهانم چه خبر
گو بطعنم همه بر خیز و در انکار نشین
وصل یوسف طلبی پرده ناموس بدر
چون زلیخا بدر آ بر سر بازار نشین
کار ما از صف مسجد نگشاید اهلی
یک قدم پیش نه و در صف خمار نشین