کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سنبل بگشا بر گل و سروت به خرام آر
    مرغ دل ما را ز عدم باز بدام آر
    تا کی بمراد دل خود صبح کنی شام
    صبحی بمراد دل ما نیز بشام آر
    لب بر لب جامی و مرا جان بلب از غم
    جانم بلب خویش بجای لب جام آر
    یکبار لب آور که ببوسم بهمه عمر
    این باده جانبخش نگویم که مدام آر
    با یار جفا پیشه ز فریاد چه حاصل
    گو آتش دل هم علم داد ببام آر
    ای جان، که بود غیر تو محرم بر جانان؟
    برخیز و پیامی ببر و هم تو پیام آر
    گو یاد کن از کشته هجران بسلامی
    در کلبدش بار دگر جان بسلام آر
    اهلی است غلام تو چو شد پیر مرانش
    ای تازه جوان رحم بر این پیر غلام آر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha