ای ز جان شیرین تر و زیباتر از حور و پری
من چگویم جان من از هر چه گویم بهتری
آب حیوانی چو پیش چشم من استاده یی
ور خرامی جان من از آب حیوان بگذری
گر ز لعل آتشین یکجرعه افشانی بخاک
مرده را خون در رگ افسرده در جوش آوری
جام زر دادی بغیر و خون دل دادی بما
ایگل رعنا تو با هر کس برنگ دیگری
سوی اهلی میکنی گاهی نگاه از چشم مست
باشد از روی کرم یکره بسویش بنگری