کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خوش آنکه پیش تو دور از دیار خود گریم
    بهانه غربت و بر حال زار خود گریم
    گهی که خاک شوم خیزم از مزار چو گرد
    بچشم خلق روم بر مزار خود گریم
    چو شمع گریه بپروانه کی کنم گر سوخت
    که گر توان بغم روزگار خود گریم
    ز آب دیده خورد کشته امیدم آب
    کجاست اشک که بر کشتکار خود گریم
    بس است زخم درون چشم خون فشان اهلی
    دمی که بر دل و جان فکار خود گریم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha