کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تا کام ماه یکشب از دیدنش برآمد
    بسیار شب چو دزدان از روزنش برآمد
    در دشت از آن غزالان گردند گرد مجنون
    کز خون دل ریاحین پیرامنش برآمد
    من مست پیر دیرم کان گلبن سعادت
    نخل گلی چو ساقی از دامنش برآمد
    خورشید خود چو دیدم افزود اشک حسرت
    باور مکن که کامی از دیدنش برآمد
    آن خرمن گل از خط ننشاند فتنه چندان
    تا از بنفشه دودی در خرمنش برآمد
    از بسکه ریخت عاشق از دیده خون بدامن
    سیلی ز خون دیده تا گردنش برآمد
    آن باغبان که دایم با سرو ناز نازد
    کی سرو خوشخرامی از گلشنش برآمد
    از داغ سینه اهلی چون لاله جامه بر کند
    با پینه های خونین پیراهنش برآمد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha