کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

     

    تعالی الله به رحمت شاد کردن بی گناهان را

    خجل نپسند آزرم کردم بی دستگاهان را

    خوی شرم گنه در پیشگاه رحمت عامت

    سهیل و زهره افشانده ز سیما رو سیاهان را

    زهی دردت که با یک عالم آشوب  جگر خایی

    دود در دل گدایان و در دل پادشاهان را

    به حرفی حلقه در گوش افگنی آزاد مردان را

    به خوابی مغز در جوش آوری بالین پناهان را

    ز شوقت بی قراری آرزو خارا نهادن را

    به بزمت لای خواری آبرو پرویز جاهان را

    به داغت شادم اما زین خجالت چون برون آیم

    که رشکم در جحیم افگند خلد آرامگاهان را

    به دلها ریختی یکسر شکستن، هم زیزدان دان

    که لختی بر خم زلف و کله زد کج کلاهان را

    بنام خوبی خون  گرم محبوبی که در مستی

    کند ریش از مکیدن ها زبان عذر خواهان را

    به می آسایش جان ها بدان ماند که ناگاهان

    گذر بر چشمه افتد تشنه لب گم کرده راهان را

    زجورش داوری بردم به دیوان، لیک زین غافل

    که سعی رشکم از خاطر برد نامش گواهان را

    گسست تار و پود پرده ناموس را نازم

    که دام رغبت نظاره شده رسوانگاهان را

    نشاط هستی حق دارد از مرگ ایمنم غالب

    چراغم چون گل آشامد نیسم صبحگاهان را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha