کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چون شمع رود شب همه شب دود ز سرمان
    زین گونه کرا روز به سر رفت؟ مگرمان
    آذر بپرستیم و رخ از شعله نتابیم
    ای خوانده به سوی خود ازین راهگذرمان
    در عشق تو ضرب المثل راهروانیم
    بگذار به ره خفته و از بیشه مبرمان
    از بی خردی کوی ترا خلد شمردیم
    چونست که در کوی تو ره نیست دگرمان
    مستیم بیا تن زن و لب بر لب ما نه
    حاشا که بود تفرقه لب ز شکرمان
    طول شب هجران بود اندر حق ما خاص
    از همنفسان کس نشناسد به سحرمان
    بی وجه می آشفته و خواریم بدا ما
    در میکده از ما نستانند اگرمان
    از ارزش ما بی هنران مانده شگفتی
    در بند غم انداخته گردون به هنرمان
    چون تازگی حوصله خویش نداند
    داند که بود ناله به امید اثرمان
    غالب چه زیان ناله اگر گرمروی کرد
    سوزی به دل اندر نه و داغی به جگرمان

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha