کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نادان صنم من روش کار نداند
    بر هر که کند رحم سر از بار نداند
    بی دشنه و خنجر نبود معتقد زخم
    دلهای عزیزان به غم افگار نداند
    بر تشنه لب بادیه سوزد دلش از مهر
    اندوه جگر تشنه دیدار نداند
    گویم سخن از رنج و به راحت کندش طرح
    روز سیه از سایه دیوار نداند
    دل را به غم آتشکده راز نسنجد
    دم را به تف ناله شرربار نداند
    عنوان هواداری احباب نبیند
    پایان هوسناکی اغیار نداند
    دشوار بود مردن و دشوارتر از مرگ
    آنست که من میرم و دشوار نداند
    دانم که ندانست و ندانم که غم من
    خود کمتر از آنست که بسیار نداند
    از ناکسی خویش چه مقدار عزیزم
    در عربده خوارم کند و خوار نداند
    گردم سر آوازه آزادگی خویش
    صد ره نهدم بند و گرفتار نداند
    فصلی ز دل آشوبی درمان بسرایید
    تا چند به خود پیچم و غمخوار نداند
    پیمانه بر آن رند حرام ست که غالب
    در بیخودی اندازه گفتار نداند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha