کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شادم به خیالت که ز تابم بدر آورد
    از کشمکش حسرت خوابم بدر آورد
    فریاد که شوق تو به کاشانه زد آتش
    وانگاه پی بردن آبم بدر آورد
    رسوایی من خواست مگر کاین همه سرمست
    دور فلک از بزم شرابم بدر آورد
    افگنده به جیحون فلک از وادی و شادم
    کز پیچ و خم موج سرابم بدر آورد
    جان بر سر مکتوب تو از شوق فشاندن
    از عهده تحریر جوابم بدر آورد
    نازم به نگاهت که ز سرمستی انداز
    از تفرقه مهر و عتابم بدر آورد
    ساقی نگهی تا بشناسم ز چه جامست
    آن باده که از بند حجابم بدر آورد
    نازم به گرانمایگی سعی تحیر
    کز سر حد این دیر خرابم بدر آورد
    آن کشتی اشکسته ز موجم که تباهی
    افگند در آتش گر از آبم بدر آورد
    غالب ز عزیزان وطن بوده ام اما
    آوارگی از فرد حسابم بدر آورد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha