کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مژده صبح درین تیره شبانم دادند
    شمع کشتند و ز خورشید نشانم دادند
    رخ گشودند و لب هرزه سرایم بستند
    دل ربودند و دو چشم نگرانم دادند
    سوخت آتشکده ز آتش نفسم بخشیدند
    ریخت بتخانه ز ناقوس فغانم دادند
    گهر از رایت شاهان عجم برچیدند
    به عوض خامه گنجینه فشانم دادند
    افسر از تارک ترکان پشنگی بردند
    به سخن ناصیه فر کیانم دادند
    گوهر از تاج گسستند و به دانش بستند
    هر چه بردند به پیدا به نهانم دادند
    هر چه در جزیه ز گبران می ناب آوردند
    به شب جمعه ماه رمضانم دادند
    هر چه از دستگه پارس به یغما بردند
    تا بنالم هم از آن جمله زبانم دادند
    دل ز غم مرده و من زنده همانا این مگر
    بود ارزنده به ماتم که امانم دادند
    هم ز آغاز به خوف و خطرستم غالب
    طالع از قوس و شمار از سرطانم دادند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha