به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

غالب دهلوی

غالب دهلویغزل هاشمارهٔ ۸۱: در بند تو چشم از دو جهان دوخته ای هست

1980عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

در بند تو چشم از دو جهان دوخته ای هست
هشدار که شهباز تو آموخته ای هست
افغان مرا بیهشی ساخته ای نیست
در زمزمه ای بوی جگر سوخته ای هست
در دیده ز رخ پرده برانداخته ای نیست
در سینه دو صد عربده اندوخته ای هست
زانسوی به میدان وفا تاخته ای نیست
زین سو هوس جانسپری توخته ای هست
در راه ثوابش قد افراخته ای نیست
در بزم عتابش رخ افروخته ای هست
در تاب مرو غالب اگر بیهده گردد
در کوی تو گویی سگ پاسوخته ای هست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۸۰: ایمنیم از مرگ تا تیغت جراحت بار هس ...2شمارهٔ ۸۱: در بند تو چشم از دو جهان دوخته ای ...3شمارهٔ ۸۲: غبار طرف مزارم به پیچ و تابی هست 4شمارهٔ ۸۳: هند را رند سخن پیشه گمنامی هست 5شمارهٔ ۸۴: اختری خوشتر ازینم به جهان می بایست 6شمارهٔ ۸۵: هر ذره محو جلوه حسن یگانه ای ست 7شمارهٔ ۸۶: ظهور بخشش حق را ذریعه بی سببی ست 8شمارهٔ ۸۷: با من که عاشقم سخن از ننگ و نام چی ...9شمارهٔ ۸۸: گفتم به روزگار سخنور چو من بسی ست 10شمارهٔ ۸۹: لعل تو خسته اثر التماس کیست؟11شمارهٔ ۹۰: ببین که در گل و مل جلوه گر برای تو ...12شمارهٔ ۹۱: در گرد ناله وادی دل رزمگاه کیست؟13شمارهٔ ۹۲: در تابم از خیال که دل جلوه گاه کیس ...14شمارهٔ ۹۳: نه هرزه همچو نی از مغزم استخوان خا ...15شمارهٔ ۹۴: گلشن به فضای چمن سینه ما نیست 16شمارهٔ ۹۵: بلبل دلت به ناله خونین به بند نیست 17شمارهٔ ۹۶: منع ما از باده عرض احتسابی بیش نیس ...18شمارهٔ ۹۷: دل بردن ازین شیوه عیانست و عیان نی ...19شمارهٔ ۹۸: چه فتنه ها که در اندازه گمان تو نی ...20شمارهٔ ۹۹: یاد از عدو نیارم وین هم ز دوربینی ...21شمارهٔ ۱۰۰: خواست کز ما رنجد و تقریب رنجیدن ن ...22شمارهٔ ۱۰۱: گل را به جرم عربده رنگ و بو گرفت 23شمارهٔ ۱۰۲: ساخت ز راستی به غیر ترک فسونگری گ ...24شمارهٔ ۱۰۳: بس که از تاب نگاه تو ز آسودن رفت 25شمارهٔ ۱۰۴: یار در عهد شبابم به کنار آمد و رف ...26شمارهٔ ۱۰۵: دل برد و حق آنست که دلبر نتوان گف ...27شمارهٔ ۱۰۶: محو خودست لیک نه چون من درین چه ب ...28شمارهٔ ۱۰۷: نقشم گرفته دوست نمودن چه احتیاج؟29شمارهٔ ۱۰۸: جلوه می خواهیم آتش شو هوای ما مسن ...30شمارهٔ ۱۰۹: ای که نبوی هر چه نبود در تماشایش ...31شمارهٔ ۱۱۰: در پرده شکایت ز تو داریم و بیان ه ...32شمارهٔ ۱۱۱: باده پرتو خورشید و ایاغ دم صبح 33شمارهٔ ۱۱۲: آهی به عشق فاتح خیبر کنیم طرح 34شمارهٔ ۱۱۳: ای جمال تو به تاراج نظرها گستاخ 35شمارهٔ ۱۱۴: تا بشوید نهاد ما ز وسخ 36شمارهٔ ۱۱۵: لبم از زمزمه یاد تو خاموش مباد 37شمارهٔ ۱۱۶: تیغت ز فرق تا به گلویم رسیده باد 38شمارهٔ ۱۱۷: به بند پرسش حالم نمی توان افتاد 39شمارهٔ ۱۱۸: بی دل نشد ار دل به بت غالیه مو دا ...40شمارهٔ ۱۱۹: هر دم ز نشاطم دل آزاد بجنبد 41شمارهٔ ۱۲۰: غم من از نفس پندگو چه کم گردد 42شمارهٔ ۱۲۱: دماغ اهل فنا نشئه بلا دارد 43شمارهٔ ۱۲۲: آزادگی ست سازی اما صدا ندارد 44شمارهٔ ۱۲۳: به ذوقی سر ز مستی در قفای ره روان ...45شمارهٔ ۱۲۴: تنگست دلم حوصله راز ندارد 46شمارهٔ ۱۲۵: نومیدی ما گردش ایام ندارد 47شمارهٔ ۱۲۶: خوش ست آن که با خویش جز غم ندارد 48شمارهٔ ۱۲۷: نقابدار که آیین رهزنی دارد 49شمارهٔ ۱۲۸: کو فنا تا همه آلایش پندار برد 50شمارهٔ ۱۲۹: ذوقش به وصل گر چه زبانم ز کار برد 51شمارهٔ ۱۳۰: حور بهشتی ز یاد آن بت کشمیر برد 52شمارهٔ ۱۳۱: در کلبه ما از جگر سوخته بو برد 53شمارهٔ ۱۳۲: اگر به دل نخلد هر چه از نظر گذرد 54شمارهٔ ۱۳۳: از رشک کرد آنچه به من روزگار کرد 55شمارهٔ ۱۳۴: صاحبدلست و نامور عشقم به سامان خو ...56شمارهٔ ۱۳۵: هم «انا الله » خوان درختی را به گ ...57شمارهٔ ۱۳۶: شادم به خیالت که ز تابم بدر آورد 58شمارهٔ ۱۳۷: اگر داغت وجودم را در اکسیر نظر گی ...59شمارهٔ ۱۳۸: صبح ست خوش بود قدحی بر شراب زد 60شمارهٔ ۱۳۹: من به وفا مردم و رقیب به در زد 61شمارهٔ ۱۴۰: گرسنه به که برآید ز فاقه جانش و ل ...62شمارهٔ ۱۴۱: تا کیم دود شکایت ز بیان برخیزد 63شمارهٔ ۱۴۲: نگاهش ار به سر نامه وفا ریزد 64شمارهٔ ۱۴۳: خوشا که گنبد چرخ کهن فرو ریزد 65شمارهٔ ۱۴۴: گویم سخنی گر چه شنیدن نشناسد 66شمارهٔ ۱۴۵: خوبان نه آن کنند که کس را زیان رس ...67شمارهٔ ۱۴۶: نیست وقتی که به ما کاهشی از غم نر ...68شمارهٔ ۱۴۷: هر ذره را فلک به زمین بوس می رسد 69شمارهٔ ۱۴۸: ز رشک ست این که در عشق آرزوی مردن ...70شمارهٔ ۱۴۹: ترا گویند عاشق دشمنی آری چنین باش ...71شمارهٔ ۱۵۰: به ره با نقش پای خویشم از غیرت سر ...72شمارهٔ ۱۵۱: تا چند بلهوس می و عاشق ستم کشد 73شمارهٔ ۱۵۲: شوخی چشم حبیب فتنه ایام شد 74شمارهٔ ۱۵۳: دل اسباب طرب گم کرده در بند غم نا ...75شمارهٔ ۱۵۴: دیگر از گریه به دل رسم فغان یاد آ ...76شمارهٔ ۱۵۵: ز گرمی نگهت خون دل به جوش آمد 77شمارهٔ ۱۵۶: چو زه به قصد نشان بر کمان بجنباند 78شمارهٔ ۱۵۷: نهم جبین به درش آستان بگرداند 79شمارهٔ ۱۵۸: نادان صنم من روش کار نداند 80شمارهٔ ۱۵۹: گر چنین ناز تو آماده یغما ماند 81شمارهٔ ۱۶۰: نفس از بیم خویت رشته پیچیده را ما ...82شمارهٔ ۱۶۱: دریغا که کام و لب از کار ماند 83شمارهٔ ۱۶۲: باید ز می هر آینه پرهیز گفته اند 84شمارهٔ ۱۶۳: بهر خواری بس که سرگرم تلاشم کرده ...85شمارهٔ ۱۶۴: مژده صبح درین تیره شبانم دادند 86شمارهٔ ۱۶۵: پروا اگر از عربده دوش نکردند 87شمارهٔ ۱۶۶: عجب که مژده دهان رو به سوی ما آرن ...88شمارهٔ ۱۶۷: شوقم ز پند بر در فریاد می زند 89شمارهٔ ۱۶۸: ننگ فرهادم به فرسنگ از وفا دور اف ...90شمارهٔ ۱۶۹: بتان شهر ستم پیشه شهریارانند 91شمارهٔ ۱۷۰: دلستانان بحل اند ار چه جفا نیز کن ...92شمارهٔ ۱۷۱: آنان که وصل یار همی آرزو کنند 93شمارهٔ ۱۷۲: به مقصدی که مر آن را ره خدا گویند 94شمارهٔ ۱۷۳: به عشق از دو جهان بی نیاز باید بو ...95شمارهٔ ۱۷۴: دانست کز شهادتم امید حور بود 96شمارهٔ ۱۷۵: قدر مشتاقان چه داند؟ درد ما چندش ...97شمارهٔ ۱۷۶: چه خیزد از سخنی کز درون جان نبود 98شمارهٔ ۱۷۷: دوش کز گردش بختم گله بر روی تو بو ...99شمارهٔ ۱۷۸: تاجر شوق بدان ره به تجارت نرود 100شمارهٔ ۱۷۹: عاشق چو گفتیش که برو زود می رود 101شمارهٔ ۱۸۰: چاک از جیبم به دامان می رود 102شمارهٔ ۱۸۱: چون گویم از تو بر دل شیدا چه می ر ...103شمارهٔ ۱۸۲: چون بپویی به زمین چرخ زمین تو شود 104شمارهٔ ۱۸۳: دل نه تنها ز فراق تو فغان ساز دهد 105شمارهٔ ۱۸۴: دگر فریب بهارم سر جنون ندهد 106شمارهٔ ۱۸۵: غم چو به هم درافگند رو که مراد می ...107شمارهٔ ۱۸۶: داغم از پرده دل رو به قفا می آید 108شمارهٔ ۱۸۷: نه از شرمست کز چشم وی آسان بر نمی ...109شمارهٔ ۱۸۸: چه عیش از وعده چون باور ز عنوانم ...110شمارهٔ ۱۸۹: کسی بامن چه در صورت پرستی حرف دین ...111شمارهٔ ۱۹۰: ز بس تاب خرام کلکم آذر بیزد از کا ...112شمارهٔ ۱۹۱: به مرگ من که پس از من به مرگ من ی ...113شمارهٔ ۱۹۲: ای دل از گلبن امید نشانی به من آر 114شمارهٔ ۱۹۳: مژده ای ذوق خرابی که بهارست بهار 115شمارهٔ ۱۹۴: بی دوست ز بس خاک فشاندیم به سر بر 116شمارهٔ ۱۹۵: بتی دارم ز شنگی روزگاران خو، بهار ...117شمارهٔ ۱۹۶: بیا و جوش تمنای دیدنم بنگر 118شمارهٔ ۱۹۷: در گریه از بس نازکی رخ مانده بر خ ...119شمارهٔ ۱۹۸: بر دل نفس غمم سرآور 120شمارهٔ ۱۹۹: ای ذوق نواسنجی بازم به خروش آور 121شمارهٔ ۲۰۰: ای شوق به ما عربده بسیار میاموز 122شمارهٔ ۲۰۱: خون قطره قطره می چکد از چشم تر هن ...123شمارهٔ ۲۰۲: با همه گمگشتگی خالی بود جایم هنوز 124شمارهٔ ۲۰۳: یقین عشق کن و از سر گمان برخیز 125شمارهٔ ۲۰۴: یارب ز جنون طرح غمی در نظرم ریز 126شمارهٔ ۲۰۵: لطفی به تحت هر نگه خشمگین شناس 127شمارهٔ ۲۰۶: داغ تلخ گویانم لذت سم از من پرس 128شمارهٔ ۲۰۷: کاشانه نشین عشوه گری را چه کند بس ...129شمارهٔ ۲۰۸: تیغ از نیام بیهده بیرون نکرده کس 130شمارهٔ ۲۰۹: هر که را بینی ز می بیخود، ثنایش م ...131شمارهٔ ۲۱۰: من و نظاره رویی که وقت جلوه از تا ...132شمارهٔ ۲۱۱: خوشا حالم تن آتش بستر آتش 133شمارهٔ ۲۱۲: ز لکنت می تپد نبض رگ لعل گهربارش 134شمارهٔ ۲۱۳: مپرس حال اسیری که در خم هوسش 135شمارهٔ ۲۱۴: بیا به باغ و نقاب از رخ چمن برکش 136شمارهٔ ۲۱۵: دود سودایی تتق بست آسمان نامیدمش 137شمارهٔ ۲۱۶: خوشا روز و شب کلکته و عیش مقیمانش 138شمارهٔ ۲۱۷: نیست معبودش حریف تاب ناز آوردنش 139شمارهٔ ۲۱۸: دوشم آهنگ عشا بود که آمد در گوش 140شمارهٔ ۲۱۹: چون عکس پل به سیل به ذوق بلا برقص 141شمارهٔ ۲۲۰: دل در غمش بسوز که جان می دهد عوض 142شمارهٔ ۲۲۱: گویی که هان وفا که وفا بوده است ش ...143شمارهٔ ۲۲۲: تکیه بر عهد زبان تو غلط بود غلط 144شمارهٔ ۲۲۳: مرا که باده ندارم ز روزگار چه حظ؟145شمارهٔ ۲۲۴: تا رغبت وطن نبود از سفر چه حظ؟146شمارهٔ ۲۲۵: شادم که بر انکار من شیخ و برهمن گ ...147شمارهٔ ۲۲۶: تا تف شوق تو انداخته جان در تن شم ...148شمارهٔ ۲۲۷: به خون تپم به سر رهگذر دروغ دروغ 149شمارهٔ ۲۲۸: هنگام بوسه بر لب جانان خورم دریغ 150شمارهٔ ۲۲۹: ای کرده غرقم بی خبر شو زین نشانها ...151شمارهٔ ۲۳۰: گل و شمعم به مزار شهدا گشت تلف 152شمارهٔ ۲۳۱: شدم سپاسگزار خود از شکایت شوق 153شمارهٔ ۲۳۲: به گونه می نپذیرد ز همدگر تفریق 154شمارهٔ ۲۳۳: بحر اگر موج زنست از خس و خاشاک چه ...155شمارهٔ ۲۳۴: مرد آن که در هجوم تمنا شود هلاک 156شمارهٔ ۲۳۵: سبکروحم بود بار من اندک 157شمارهٔ ۲۳۶: ای ترا و مرا درین نیرنگ 158شمارهٔ ۲۳۷: راهی ست که در دل فتد ار خون رود ا ...159شمارهٔ ۲۳۸: تن بر کرانه ضایع دل در میانه غافل 160شمارهٔ ۲۳۹: گفتم ز شادی نبودم گنجیدن آسان در ...161شمارهٔ ۲۴۰: داریم در هوای تو مستی به بوی گل 162شمارهٔ ۲۴۱: نه مرا دولت دنیا نه مرا اجر جمیل 163شمارهٔ ۲۴۲: هم به عالم ز اهل عالم بر کنار افت ...164شمارهٔ ۲۴۳: بود بدگو ساده با خود همزبانش کرده ...165شمارهٔ ۲۴۴: دیدم آن هنگامه، بیجا خوف محشر داش ...166شمارهٔ ۲۴۵: یاد باد آن روزگاران کاعتباری داشت ...167شمارهٔ ۲۴۶: نوگرفتار تو و دیرینه آزاد خودم 168شمارهٔ ۲۴۷: این چه شورست که از شوق تو در سر د ...169شمارهٔ ۲۴۸: آنم که لب زمزمه فرسای ندارم 170شمارهٔ ۲۴۹: ز من حذر نکنی گر لباس دین دارم 171شمارهٔ ۲۵۰: آسمان بلند را میرم 172شمارهٔ ۲۵۱: تا به کی صرف رضاجویی دلها باشم 173شمارهٔ ۲۵۲: اگر بر خود نمی بالد ز غارت کردن ه ...174شمارهٔ ۲۵۳: بی پردگی محشر رسوایی خویشم 175شمارهٔ ۲۵۴: در وصل دل آزاری اغیار ندانم 176شمارهٔ ۲۵۵: بخت در خوابست می خواهم که بیدارش ...177شمارهٔ ۲۵۶: خود را همی به نقش طرازی علم کنم 178شمارهٔ ۲۵۷: می ربایم بوسه و عرض ندامت می کنم 179شمارهٔ ۲۵۸: رفتم که کهنگی ز تماشا برافگنم 180شمارهٔ ۲۵۹: در هر انجام محبت طرح آغاز افگنم 181شمارهٔ ۲۶۰: صبح ست خیز تا نفسی در هم افگنم 182شمارهٔ ۲۶۱: دگر نگاه ترا مست ناز می خواهم 183شمارهٔ ۲۶۲: گم گشته به کوی تو نه دل بلکه خبر ...184شمارهٔ ۲۶۳: درد ناسازست و درمان نیز هم 185شمارهٔ ۲۶۴: نشاط آرد به آزادی ز آرایش بریدن ه ...186شمارهٔ ۲۶۵: صبح شد خیز که روداد اثر بنمایم 187شمارهٔ ۲۶۶: شبهای غم که چهره به خوناب شسته ای ...188شمارهٔ ۲۶۷: وحشتی در سفر از برگ سفر داشته ایم 189شمارهٔ ۲۶۸: تا فصلی از حقیقت اشیا نوشته ایم 190شمارهٔ ۲۶۹: بی خویشتن عنان نگاهش گرفته ایم 191شمارهٔ ۲۷۰: جلوه معنی به جیب وهم پنهان کرده ا ...192شمارهٔ ۲۷۱: بر لب یا علی سرای باده روانه کرده ...193شمارهٔ ۲۷۲: رفت بر ما آنچه خود ما خواستیم 194شمارهٔ ۲۷۳: بیا که قاعده آسمان بگردانیم 195شمارهٔ ۲۷۴: بس که بپیچد به خویش جاده ز گمراهی ...196شمارهٔ ۲۷۵: سوخت جگر تا کجا رنج چکیدن دهیم 197شمارهٔ ۲۷۶: ها، پری شیوه غزالان و ز مردم رمشا ...198شمارهٔ ۲۷۷: چون شمع رود شب همه شب دود ز سرمان 199شمارهٔ ۲۷۸: به خونم دست و تیغ آلود جانان 200شمارهٔ ۲۷۹: زهی باغ و بهار جان فشانان 201شمارهٔ ۲۸۰: حیف ست قتلگه ز گلستان شناختن 202شمارهٔ ۲۸۱: چیست به لب خنده از عتاب شکستن 203شمارهٔ ۲۸۲: خوش بود فارغ ز بند کفر و ایمان زی ...204شمارهٔ ۲۸۳: خیره کند مرد را مهر درم داشتن 205شمارهٔ ۲۸۴: جنون مستم به فصل نوبهارم می توان ...206شمارهٔ ۲۸۵: چه غم ار به جد گرفتی ز من احتراز ...207شمارهٔ ۲۸۶: خجل ز راستی خویش می توان کردن 208شمارهٔ ۲۸۷: تا ز دیوانم که سرمست سخن خواهد شد ...209شمارهٔ ۲۸۸: طاق شد طاقت ز عشقت بر کران خواهم ...210شمارهٔ ۲۸۹: دل زان مژه تیز به یکبار کشیدن 211شمارهٔ ۲۹۰: ای ز ساز زنجیرم در جنون نواگر کن 212شمارهٔ ۲۹۱: بس که لبریزست ز اندوه تو سر تا پا ...213شمارهٔ ۲۹۲: رشک سخنم چیست؟ نه شهد هوس ست این 214شمارهٔ ۲۹۳: سرشک افشانی چشم ترش بین 215شمارهٔ ۲۹۴: بالم به خویش بس که به بند کمند تو 216شمارهٔ ۲۹۵: عرض خود برد که رسوایی ما خیزد ازو 217شمارهٔ ۲۹۶: دولت به غلط نبود از سعی پشیمان شو 218شمارهٔ ۲۹۷: گستاخ گشته ایم غرور جمال کو؟219شمارهٔ ۲۹۸: گویی به من کسی که ز دشمن رسیده کو ...220شمارهٔ ۲۹۹: حق که حقست سمیع ست فلانی بشنو 221شمارهٔ ۳۰۰: هله من عاشق ذاتم تنه ناها یا هو 222شمارهٔ ۳۰۱: شاها به بزم جشن چو شاهان شراب خوا ...223شمارهٔ ۳۰۲: بتی دارم از اهل دل رم گرفته 224شمارهٔ ۳۰۳: مر ز فنا فراغ را مژده برگ و ساز د ...225شمارهٔ ۳۰۴: گاهی به چشم دشمن و گاهی در آینه 226شمارهٔ ۳۰۵: بر دست و پای بند گرانی نهاده ای 227شمارهٔ ۳۰۶: چون زبانها لال و جانها پر ز غوغا ...228شمارهٔ ۳۰۷: می رود خنده به سامان بهاران زده ا ...229شمارهٔ ۳۰۸: کیستم دست به مشاطگی جان زده ای 230شمارهٔ ۳۰۹: دارم دلی ز غصه گرانبار بوده ای 231شمارهٔ ۳۱۰: سرچشمه خونست ز دل تا به زبان های 232شمارهٔ ۳۱۱: در زمهریر سینه آسودگان نه ای 233شمارهٔ ۳۱۲: خشنود شوی چون دل خشنود نیابی 234شمارهٔ ۳۱۳: دلم در ناله از پهلوی داغ سینه تاب ...235شمارهٔ ۳۱۴: گر نه نواها سرودمی چه غمستی؟236شمارهٔ ۳۱۵: در بستن تمثال تو حیرت رقمستی 237شمارهٔ ۳۱۶: اندوه پرافشانی از چهره عیانستی 238شمارهٔ ۳۱۷: ای موج گل نوید تماشای کیستی؟239شمارهٔ ۳۱۸: به دل ز عربده جایی که داشتی داری 240شمارهٔ ۳۱۹: ای به صدمه ای آهی بر دلت ز ما بار ...241شمارهٔ ۳۲۰: نفس را بر در این خانه صد غوغاست پ ...242شمارهٔ ۳۲۱: دیده ور آن که تا نهد دل به شمار د ...243شمارهٔ ۳۲۲: از جسم به جان نقاب تا کی؟244شمارهٔ ۳۲۳: نخواهم از صف حوران ز صد هزار یکی 245شمارهٔ ۳۲۴: ز بس که با تو به هر شیوه آشناستمی 246شمارهٔ ۳۲۵: رفت آن که کسب بوی تو از باد کردمی 247شمارهٔ ۳۲۶: دل که ازمن مر ترا فرجام ننگ آرد ه ...248شمارهٔ ۳۲۷: اگر به شرع سخن در بیان بگردانی 249شمارهٔ ۳۲۸: مژده خرمی و بی خللی را مانی 250شمارهٔ ۳۲۹: بدین خوبی خرد گوید که کام دل مخوا ...251شمارهٔ ۳۳۰: ای که گفتم ندهی داد دل آری ندهی 252شمارهٔ ۳۳۱: همنشین جان من و جان تو این انگیز ...253شمارهٔ ۳۳۲: تابم ز دل برد کافرادایی 254شمارهٔ ۳۳۳: زاهد که و مسجد چه و محراب کجایی؟255شمارهٔ ۳۳۴: کافرم گر از تو باور باشدم غمخواری ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ