کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    این چه شورست که از شوق تو در سر دارم؟
    دل پروانه و تمکین سمندر دارم
    آهم از پرده دل بی تو شرر می بیزد
    شیشه لبریز می و سینه پر آذر دارم
    ای متاع دو جهان رنگ به عرض آورده
    هان صلایی که ازین جمله دلی بردارم
    من و پشتی که به خورشید قیامت گرم ست
    تکیه بر داوری عرصه محشر دارم
    آن چرا در طرب و این ز چه ره در تعب است؟
    خنده بر غفلت درویش و توانگر دارم
    کیست تا خار و خس از رهگذرش برچیند؟
    دگر امشب سر آرایش بستر دارم
    پرتو مهر سیاهی ز گلیمم نبرد
    سایه ام سایه شب و روز برابر دارم
    سوخت دل بی تو ز وصلم چه گشاید اکنون؟
    حسرتت بیشتر و ذوق تو کمتر دارم
    کهنه تاریخی داغم نفسم شعله ورست
    شرح کشاف صد آتشکده از بر دارم
    هم ز شادابی ناز تو به خود می بالم
    ریشه در آب ز تار دم خنجر دارم
    رازدار تو و بدنام کن گردش چرخ
    هم سپاس از تو و هم شکوه ز اختر دارم
    مرحبا سوهن و جان بخشی آبش غالب
    خنده بر گمرهی خضر و سکندر دارم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha