کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای که گفتم ندهی داد دل آری ندهی
    تا چو من دل به مغان شیوه نگاری ندهی
    چشمه نوش همانا نتراود ز دلی
    کش نگیری و در اندیشه فشاری ندهی
    ماه و خورشید درین دایره بیکار نیند
    تو که باشی که به خود زحمت کاری ندهی؟
    پای را خضر قدم سنجی کویی نشوی
    دوش را قدر گرانسنگی باری ندهی
    سر به راه دم شمشیر جوانی ننهی
    تن به بند خم فتراک سواری ندهی
    سینه را خسته انداز فغانی نکنی
    دیده را مالش بیداد غباری ندهی
    خون به ذوق غم یزدان نشناسی نخوری
    دین به مهر حق الفت مگزاری ندهی
    آخر کار نه پیداست که در تن فسرد
    کف خونی که بدان زینت داری ندهی
    حیف گر تن به سگان سر کویی نرسد
    وای گر جان به سر راهگذاری ندهی
    رهزنان اجل از دست تو ناگاه برند
    نقد هوشی که به سودای بهاری ندهی
    به خم طره حوران بهشت آویزند
    نازپرورده دلی را که به یاری ندهی
    گر تنزل نبود ابر بهاری غالب
    که درافشانی و زافشانده شماری ندهی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha