کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای که گفتی غم درون سینه جانفرساست، هست
    خامشیم اما اگر دانی که حق با ماست، هست
    این سخن حق بود و گاهی بر زبان ما نرفت
    چون تو خود گفتی که خوبان را دل از خاراست، هست
    دیده تا دل خون شدن کز غم روایت می کنی
    گر بگویم کاین نخستین موج آن دریاست، هست
    دیدی آخر کانتقام خستگان چون می کشند
    آن که می گفتیم ما کامروز را فرداست، هست
    هم وفا هم خواهش ما هیچ پرسش عیب نیست
    آن که می گفتی که خواهش در وفا بیجاست، هست
    باری از خود گو که چونی ور ز من پرسی بپرس
    بخت ناسازست آری یار بی پرواست، هست
    خوی یارت را تو دانی ور نه از حسن و جمال
    زلف عنبر بوست دارد عارض زیباست، هست
    صبر و آنگاه از تو پندارم نه حد آدمی ست
    وین که می گویی به ظاهر گرم استغناست، هست
    با چنین عشقی که طوفان بلا می خوانیش
    چون ببینی کان شکوه دلبری برجاست، هست
    رهگذارت را دل و جان همچنان فرش ست، هان
    جلوه گاهت را ز جان بازان همان غوغاست، هست
    نظم و نثر شورش انگیزی که می باید بخواه
    ای که می پرسی که غالب در سخن یکتاست، هست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha