کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آنان که وصل یار همی آرزو کنند
    باید که خویش را بگدازند و او کنند
    وقتست کز روانی می ساقیان بزم
    پیمانه را حباب لب آب جو کنند
    می نالی از نیی که به ناخن شکسته اند
    این وای ناخنی به دلت گر فرو کنند
    دیوانه وجه رشته ندارد مگر همان
    تاری کشد ز جیب که چاکی رفو کنند
    خون هزار ساده به گردن گرفته اند
    آنان که گفته اند نکویان نکو کنند
    لب تشنه جوی آب شمارد سراب را
    می زیبد ار به هستی اشیا غلو کنند
    از بس به شوق روی تو مست ست نوبهار
    بوی می آید ار دهن غنچه بو کنند
    پیمانه را به ماتم صهبا نشاندن ست
    ای وای گر ز خاک وجودم سبو کنند
    آلوده ریا نتوان بود غالبا
    پاکست خرقه ای که به می شستشو کنند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha