کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چو صبح من ز سیاهی به شام مانندست
    چه گوییم که ز شب چند رفت یا چندست؟
    به رنج از پی راحت نگاه داشته اند
    ز حکمت ست که پای شکسته در بندست؟
    درازدستی من چاکی ار فگند چه عیب
    ز پیش دلق ورع با هزار پیوندست
    نگفته ای که به تلخی بساز و پند پذیر
    برو که باده ما تلخ تر از این پندست
    وجود او همه حسنست و هستیم همه عشق
    به بخت دشمن و اقبال دوست سوگندست
    نگاه مهر به دل سر نداده چشمه نوش
    هنوز عیش به اندازه شکرخندست
    ز بیم آن که مبادا بمیرم از شادی
    نگوید ار چه به مرگ من آرزمندست
    شمار کج روی دوست در نظر دارم
    درین نورد ندانم که آسمان چندست
    اگر نه بهر من از بهر خود عزیز دار
    که بنده خوبی او خوبی خداوندست
    نه آن بود که وفا خواهد از جهان غالب
    بدین که پرسد و گویند هست، خرسندست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha