کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در گرد غربت آینه دار خودیم ما
    یعنی ز بیکسان دیار خودیم ما
    دیگر ز ساز بیخودی ما صدا مجوی
    آوازی از گسستن تار خوردیم ما
    از بس که خاطر هوس گل عزیز بود
    خون گشته ایم و باغ و بهار خودیم ما
    ما جمله وقف خویش و دل ما ز ما پرست
    گویی هجوم حسرت کار خودیم ما
    از جوش قطره همچو سرشک آب گشته ایم
    اما همان به جیب و کنار خودیم ما
    مشت غبار ماست پراگنده سو به سو
    یارب به دهر در چه شمار خودیم ما؟
    با چون تویی معامله بر خویش منت است
    از شکوه تو شکرگزار خودیم ما
    روی سیاه خویش ز خود هم نهفته ایم
    شمع خموش کلبه تار خودیم ما
    در کار ماست ناله و ما در هوای او
    پروانه چراغ مزار خودیم ما
    خاک وجود ماست به خون جگر خمیر
    رنگینی قماش غبار خودیم ما
    هر کس خبر ز حوصله خویش می دهد
    بدمستی حریف و خمار خودیم ما
    تار نگاه پیرو ما سلک گوهرست
    رفتار پای آبله دار خودیم ما
    غالب چو شخص و عکس در آیینه خیال
    با خویشتن یکی و دوچار خودیم ما

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha