کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    لذت عشقم ز فیض بینوایی حاصلست
    آنچنان تنگست دست من که پنداری دلست
    هم به قدر جوشش دریا تنومندست موج
    تیغ سیراب از روانی های خون بسملست
    وای لب گر دل ز تاب تشنگی نگدازدم
    میگساران مست و من مخمور و ساقی غافلست
    در خم بند تغافل نالم از بیداد عمر
    پرده ساز فغانم پشت چشم قاتلست
    بس که ضبط مشق غم فرسود اعضای مرا
    راز دل از همنشینانم نهفتن مشکلست
    شهری دل نیست گر حسرت مر اینجا از چه رو
    چشم اهل دل زبان دان نگاه سائلست
    با همه نزدیکی از وی کام دل نتوان گرفت
    تشنه ما بر کنار آب جو پا در گلست
    در نورد گفتگو از آگهی وامانده ایم
    پیچ و تاب ره نشان دوری سر منزلست
    عقل در اثبات وحدت خیره می گردد چرا
    هر چه جز هستی ست هیچ و هر چه جز حق باطلست؟
    ما همان عین خودیم اما خود از وهم دویی
    در میان و غالب ما و غالب حائلست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha