کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نه از شرمست کز چشم وی آسان برنمی‌آید
    نگاهش با درازی‌های مژگان برنمی‌آید
    ازین شرمندگی کز بند سامان برنمی‌آید
    سر شوریده ما از گریبان برنمی‌آید
    گر از سروایی ناز تو پروا نیست عاشق را
    چرا دل خون نمی‌گردد چرا جان برنمی‌آید
    به بزم سوختن دود از چراغان برنمی‌خیزد
    به باغ خون شدن بو از گلستان برنمی‌آید
    سرت گردم بزن تیغ و دری بر روی دل بگشا
    دلم تنگست کار از زخم پیکان برنمی‌آید
    شکفتن عرض بی‌تابی‌ست هان ای غنچه می‌دانم
    دلت با ناله مرغ سحرخوان برنمی‌آید
    همان خون کردن و از دیده بیرون ریختن دارد
    دلی کز عهده غم‌های پنهان برنمی‌آید
    مگر آتش نفس دیوانه‌ای مرد از اسیرانت
    که دود از روزن دیوار زندان برنمی‌آید
    چه گیرایی‌ست کاین تار ز مو باریک‌تر دارد
    کسی از دام این نازک‌میانان برنمی‌آید
    مجو آسودگی گر مرد راهی کاندرین وادی
    چو خار از پا برآمد پا ز دامان برنمی‌آید
    برم پیش که یارب شکوه اندوه دلتنگی؟
    نفس چندان که می‌نالم پریشان برنمی‌آید
    به دوش خلق نعشم عبرت صاحبدلان باشد
    به پای خود کسی از کوی جانان برنمی‌آید
    برآر از بزم بحث ای جذبه توحید غالب را
    که ترک ساده ما با فقیهان برنمی‌آید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha