کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گر کنی پنهان گهر را زیر دامان صدف
    سر برون آرد ز شوخی از گریبان صدف
    نیست ممکن پاک گوهر برزمین ماند مدام
    زیب گوش دلبران شد اشک غلطان صدف
    بگذر ازدریوزه گوهر که گردد عاقبت
    لب گشودن باعث زخم نمایان صدف
    تا چرا لب پیش ابر از تنگدستی باز کرد
    ازدهن یک یک برآوردند دندان صدف
    دل چو روشن شد چراغ عاریت درکار نیست
    شمع کافوری است گوهر درشبستان صدف
    از فرو خوردن سر شکم از اثر شد کامیاب
    اشک نیسان را گهر گرداند زندان صدف
    در وطن تن ده به ناکامی که نتوان پاک کرد
    ازگهر گرد یتیمی را به دامان صدف
    آیه رحمت زابر گوهرافشان، می شود
    نازل ازراه دهان پاک، درشان صدف
    مهر خاموشی سپرداری کند اسرار را
    بستن لب ازگهر باشد نگهبان صدف
    خاطر خرم نگردد جمع صائب با گهر
    کز تهیدستی بود لبهای خندان صدف

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha