کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شد افزون از شهادت شوق بیتابی که من دارم
    ز کشتن زنده تر گردید سیمابی که من دارم
    به خضر از مرگ سازد تلختر عمر مؤبد را
    ز شمشیر شهادت عالم آبی که من دارم
    ندارد دیده تن پروران از بستر مخمل
    ز فرش بوریا چشم شکرخوابی که من دارم
    اگر شویم به خون چون لعل روی خویش جا دارد
    نشد لب تشنه ای سیرآب از آبی که من دارم
    به هر جانب که آرم روی، در مد نظر باشد
    نباشد در ته دیوار محرابی که من دارم
    به هر صید زبون گردن نسازد همت من کج
    نهنگ آرد برون از بحر قلابی که من دارم
    نگه را پرده های چشم مانع نیست از جولان
    ندارد جنگ با تجرید اسبابی که من دارم
    چو ریزش کار کاوش می کند با چشمه سار من
    چرا دارم دریغ از تشنگان آبی که من دارم
    ز صبح حشر بر خوابش فزاید پرده دیگر
    درین ظلمت سرا چشم گرانخوابی که من دارم
    سیه سازد به چشم مهر تابان روز روشن را
    ز آه نیمشب تیغ سیه تابی که من دارم
    زه آه سرد خالی نیست هرگز سینه ام صائب
    که راسی شب بود در خانه مهتابی که من دارم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha