کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تا چند خون زرشک تماشاییان خورم؟
    دل جای دانه چند درین گلستان خورم؟
    تا هست خون چرا می چون ارغوان خورم؟
    تا دل بجا بود چه غم آب و نان خورم؟
    صد دل حریف یک غم فیروز جنگ نیست
    من چون به نیم دل غم صددودمان خورم؟
    آخر مروت است که زاغان درین دیار
    شکر خورند و من چو هما استخوان خورم؟
    در جبهه عزیمت من نور صدق نیست
    چون تیر کج مگر به غلط برنشان خورم
    هر قطره را کنم چو صدف گوهر خوشاب
    من آن نیم که آب کسی رایگان خورم
    خون دل است از دهن جام من زیاد
    من کیستم که باده چون ارغوان خورم و
    آیینه عقیدت من صیقلی شود
    هر چند خاکمال درین آستان خورم
    درمان من ز برگ سبکبار گشتن است
    زان پیشتر که سیلی باد خزان خورم
    از سادگی به دست نوازش کنم حساب
    از هر که روی دست من ناتوان خورم
    درمانده ام به دست غم بی شمار خویش
    آن فرصتم کجاست غم دیگران خورم؟
    تا سیر می توان شدن از جان خویشتن
    صائب چه لازم است غم آب و نان خورم؟

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha