کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ما خنده را به مردم بیغم گذاشتیم
    گل را به شوخ چشمی شبنم گذاشتیم
    قانع به تلخ و شور شدیم از جهان خاک
    چون کعبه دل به چشمه زمزم گذاشتیم
    مردم به یادگار اثرها گذاشتند
    ما دست رد به سینه عالم گذاشتیم
    چیزی به روی هم ننهادیم در جهان
    جز دست اختیار که بر هم گذاشتیم
    دادند اگر عنان دو عالم به دست ما
    از بیخودی ز دست همان دم گذاشتیم
    الماس، بی نمک شده بود از موافقت
    تدبیر زخم و داغ به مرهم گذاشتیم
    بی حاصلی نگرکه حضور بهشت را
    از بهر یک دو دانه چو آدم گذاشتیم
    صائب فضای چرخ مقام نشاط نیست
    بیهوده پا به حلقه ماتم گذاشتیم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha