کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خاک صحرای جنون در چشم گریان می کشم
    ناز سرو از گردباد این بیابان می کشم
    دور باش حسن را با پاک چشمان کار نیست
    از حجاب خویشتن در وصل هجران می کشم
    نیست خون مرده لایق چنگل شهباز را
    پای خواب آلود از خارمغیلان می کشم
    از کنار عرصه می گویند بازی خوشترست
    خویش را در رخنه دیوار نسیان می کشم
    چون صدف در پرده غیب است دایم رزق من
    در کنار بحر ناز ابر نیسان می کشم
    می کنم از زخم تیغش شکوه پیش بیدلان
    پنجه خونین به روی آب حیوان می کشم
    نیست مور قانع من در پی تن پروری
    منت پای ملخ بهر سلیمان می کشم
    نیست از بی دست و پایی گر نمی آیم به خود
    بهر برگشتن به کوی یار میدان می کشم
    عاقلان دیوار زندان رخنه می سازند و من
    نقش یوسف بر در و دیوار زندان می کشم
    می شود بر دیده خونبار من عالم سیاه
    از دل صد پاره تا آهی بسامان می کشم
    نیست صائب بهر دنیا آه دردآلود من
    بر سواد آفرینش خط بطلان می کشم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha