کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز دامن نگذرد پای زمین گیری که من دارم
    گران محمل تر از خواب است شبگیری که من دارم
    کند خون در جگر بسیار نعمتهای الوان را
    درین مهمانسرا چشم و دل سیری که من دارم
    شود سیر از جهان برهر که افتد چشم سیر من
    کدامین کیمیاگر دارد اکسیری که من دارم
    من و نالیدن از سودای عشق او معاذالله
    نمی آید صدا بیرون ز زنجیری که من دارم
    ز وحشت خانه صیاد داند سایه خود را
    درین وادی نظر بر صید نخجیری که من دارم
    ز خجلت آه بی تاثیر من در دل بود دایم
    ز ترکش بر نیاید از کجی تیری که من دارم
    نمی باید سلاحی تیز دستان شجاعت را
    که در سرپنجه خصم است شمشیری که من دارم
    شراب کهنه در پیری مرا دارد جوان دایم
    که دارد از مریدان این چنین پیری که من دارم
    مگر در خواب بیند کعبه مقصود را صائب
    درین وادی ز عزم سست شبگیری که من دارم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha