کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گر آن خورشید رو را همسفر خویشتن بینم
    ز زلف شام غربت چهره صبح وطن بینم
    ز بس چین جبین باغبان ترسانده چشمم را
    نمی خواهم که از چاک قفس سوی چمن بینم
    دلم از خار خار رشک، خار پیرهن گردد
    ترا با برگ گل گر در ته یک پیرهن بینم
    زهر یک قطره اشکم که دارد تکیه بر مژگان
    زپا افتاده گلگونی به دوش کوهکن بینم
    ز رنگ حرف، بوی غنچه راز نهان یابم
    پریشان خاطری را از سر زلف سخن بینم
    ز غیرت بندبندم همچو برگ بید می لرزد
    نسیمی چون غبارآلود در صحن چمن بینم
    خوش آن روزی که صائب از نهالش کام برگیرم
    ترنج نیک بختی در کف از سیب ذقن بینم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha