کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تاخت از سینه به مژگان دل بازیگوشم
    گشت بال و پر طوفان دل بازیگوشم
    من که در صومعه سر حلقه پیران بودم
    کرد بازیچه طفلان دل بازیگوشم
    من کجا، خنده زدن چون گل بیدرد کجا؟
    کرد چون غنچه پریشان دل بازیگوشم
    گر چه در کنج قفس بال و پرم غنچه شده است
    می کند سیر گلستان دل بازیگوشم
    بیقرارست چو مو بر سر آتش، تا شد
    زلف را سلسله جنبان دل بازیگوشم
    همه شب در تن مجروح ز بی آرامی
    می کند سیر چو پیکان دل بازیگوشم
    هست چون برق نمایان ز رگ ابر بهار
    از سر زلف پریشان دل بازیگوشم
    نیست از ترکش پر تیر خطر پیکان را
    می زند بر صف مژگان دل بازیگوشم
    بس که زد قطره به هر کوچه بآورد آخر
    گرد از عالم امکان دل بازیگوشم
    همچو طوطی که ز آیینه به گفتار آید
    شد از آن چهره سخندان دل بازیگوشم
    نیست ممکن که به فکر من بیدل افتد
    صائب از حلقه طفلان دل بازیگوشم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha