کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عشق کو تا (به) نم اشک نظر تازه کنیم
    نمک شور قیامت به جگر تازه کنیم
    دست کوتاه کنیم از کمر رشته جان
    عهد و پیوند به آن موی کمر تازه کنیم
    از سر جان و دل آغوش گشا برخیزیم
    بیعت هاله خود را به قمر تازه کنیم
    تیشه در دست به جولانگه شیرین تازیم
    نام فرهاد به هر کوه و کمر تازه کنیم
    بر غبار دل ما صحبت دریا افزود
    دست و رویی مگر از آب گهر تازه کنیم
    هیچ کس نیست که بر داغ هنر ناخن نیست
    چه ضرورست که ما داغ هنر تازه کنیم
    منت باده به صد رنگ برآورد مرا
    چهره خویش به خوناب جگر تازه کنیم
    آن سبکسیر حبابیم درین بحر محیط
    که به هر چشم زدن رخت دگر تازه کنیم
    این غزل آن غزل خواجه نظیری است که گفت
    سینه بر برق گشاییم و جگر تازه کنیم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha