کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چند از غفلت به عیب دیگران گویاشوم
    سرمه ای کو تا به عیب خویشتن بینا شوم
    غیرتی کو تا ز خود آتش بر آرم چون چنار
    تا به چند از بی بری بارچمن پیراشوم
    چون کمان از خانه آرایی ندیدم حاصلی
    وحشتی کو تا جدا از خود به منزلها شوم
    از گرانجانان چو کوه قاف ایمن نیستم
    گرنهان از دیده ها در خلوت عنقا شوم
    همچو پیکان باشد از آتش کلید قفل من
    غنچه گل نیستم کز هر نسیمی واشوم
    دستگیری کن مرا ساقی به یک رطل گران
    تا سبکبار از غم دنیا و مافیها شوم
    ناتمامان چون مه نو یاد من خواهند کرد
    از نظر روزی که چون خورشید ناپیدا شوم
    سنگ طفلان است دامنگیر مجنون مرا
    ورنه من هم می توانم سیل این صحراشوم
    لنگری کو تا چو گوهر جمع سازم خویش را
    چون حباب و موج تاکی خرج این دریا شوم
    فکر شنبه تلخ دارد جمعه را بر کودکان
    من چسان غافل به پیری از غم فردا شوم
    می شمارد چرخ بی انصاف صبح کاذبم
    گرزنور صدق روشن چون ید بیضا شوم
    در گلستان که شبنم مهر از لب برنداشت
    چون زر گل چند خرج خنده بیجاشوم
    همچنان از خلق طعن خودنمایی می کشم
    با زمین هموار اگر صائب چو نقش پا شوم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha