کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    با صد زبان چو غنچه گل بی زبان شدم
    تا پرده دار خرده راز نهان شدم
    چون ماه مصر، قیمت من خواست عذر من
    گر یک دو روز بار دل کاروان شدم
    از خار راه من گل امید می دمد
    اکنون که همچو سیل به دریا روان شدم
    سیلاب من کجا به محیط بقا رسد؟
    زینسان که از غبار علایق گران شدم
    افتاد حرف من به زبان چون دهان یار
    هر چند بیشتر ز نظرها نهان شدم
    هرگز شکوفه ام به ثمر بارور نشد
    چون صبح اگر چه پیر درین بوستان شدم
    چون خار دلشکسته درین بوستانسرا
    شرمنده نسیم بهار و خزان شدم
    در موسمی که بال برآرد ز لاله سنگ
    چون بیضه پا شکسته درین آشیان شدم
    درد طلب به مرگ ز من دست بر نداشت
    آخر چو موج کشتی ریگ روان شدم
    رضوان نداشت منصب دربانی بهشت
    روزی که من ریاض ترا باغبان شدم
    تا شد قبول پیر خرابات خدمتم
    صائب امیدوار به بخت جوان شدم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha