کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چو خامه نیست ز من هر سخن که می گویم
    که من به دست قضا این طریق می پویم
    نظر به عذر گناه است جرم من اندک
    به خون ز دامن آلوده داغ می شویم
    چو تخم، دانه اشکم نهان بود در خاک
    ز بس که گرد حوادث نشسته بر رویم
    ز دل سیاهی من آفتاب گم شد و من
    هلال عید درین ابر تیره می جویم
    ز خواب مرگ جهد خون مرده دلها
    به هر طرف که رود آستین فشان بویم
    شبی فتاد به کف زلف او و عمری رفت
    همان ز هوش روم دست خود چو می بویم
    ز پیچ و تاب شدم زلف و از پریشانی
    به گردن تو حمایل نگشت بازویم
    ز بس که گریه فرو خورده ام به دل صائب
    ز جوش دل رگ ابری شده است هر مویم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha