کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز دست خشک مرجان ناامید از بحر گردیدم
    ز روی تلخ دریا دامن از وصل گهر چیدم
    میزان نظر سنگین تر آمد پله خوابم
    چو خواب امن را با دولت بیدار سنجیدم
    به آسانی نشد باز این گره چون خامه از کارم
    به زیر تیغ رفتم تا ز بند آزاد گردیدم
    ز چوب دار، نخل میوه دارم گشت عریانتر
    ز بس از سردی بی حاصلان بر خویش لرزیدم
    ز چشم باز دایم در ره سیل خطر بودم
    فتادم در حصار عافیت تا چشم پوشیدم
    زمین تاج سر من بود تا سر در هوا بودم
    فرو رفتم به خود افلاک را در زیر پا دیدم
    نشد بر خاکساریهای من چون آب رحم آرد
    به پای سرو این گلزار چندانی که غلطیدم
    ز گوش بسته سنگین دلان تیرم به سنگ آمد
    درین محفل ز بی برگی چونی چندان که نالیدم
    به عهد من زمین نایاب چون اکسیر شد صائب
    ز بس خون خوردم و بر لب ز غیرت خاک مالیدم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha