کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دست طمع ز مایده چرخ شسته ایم
    از جان سخت خود به شکم سنگ بسته ایم
    دامان بادبان توکل گرفته ایم
    در زورق حباب به لنگر نشسته ایم
    برگ خزان رسیده گلزار عالمیم
    پیوند شاخسار اقامت گسسته ایم
    موقوف ترکتاز نسیمی است گرد ما
    بر روی برگ گل به امانت نشسته ایم
    چون قطره سر به دامن دریا نهاده ایم
    وز موجه تردد خاطر نرسته ایم
    در بند یک اشاره موج است این طلسم
    دل چون حباب بر نفس خود نبسته ایم
    کیفیت از عبادت ما می چکد به خاک
    در آب تلخ دامن سجاده شسته ایم
    فردا به روی مصحف دل چون نگه کنیم؟
    شیرازه اش به رشته زنار بسته ایم
    مردم چرا به خرمن ما اوفتاده اند ؟
    هرگز به سهو خاطر موری نخسته ایم
    مکتوب خویش از الف آه کرده ایم
    کاغذ دریده ایم و قلم را شکسته ایم
    صائب به عیب خویش فتاده است کار ما
    زان رو زبان زنیک و بد خلق بسته ایم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha