کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    اگر چه در چمن روزگار خار و خسم
    چو لاله داغ بود گل ز گرمی نفسم
    درین ریاض من آن بلبلم که می آید
    صدای خنده گل از شکستن قفسم
    به جرم هرزه درایی مرا ز باغ مران
    که آرمیده تر از بوی گل بود نفسم
    چنان گزیده مرا آستین فشانی خلق
    که التفات به شکر نمی کند مگسم
    بغیر سایه مرا نیست زان شکار دگر
    که من از طول امل سالهاست در مرسم
    ز من عزیزتری نیست ملک خواری را
    اگر چه در نظر اعتبار هیچ کسم
    اگر چه رفته ام از تنگنای چرخ برون
    همان ز تنگی جا تنگ می شود نفسم
    دو اربعین بسر آمد ز زندگانی من
    هنوز در خم گردون شراب نیمرسم
    مکن از مردم بالغ نظر حساب مرا
    که با سفیدی مو شیر خواره هوسم
    روم به خواب چو افسانه از ترانه خویش
    اگر چه باعث بیداری هزار کسم
    ز حد خویش به مستی نمی روم بیرون
    درین حظیره در بسته ایمن از عسسم
    چه حاجت است به بند دگر مرا صائب
    که من ز لاغری خود همیشه در قفسم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha