کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    فکر حاصل ره ندارد در دل آزاده ام
    تخم خال عیب باشد در زمین ساده ام
    قطره بی ظرفم اما چون به جوش آید دلم
    می کند تنگی خم گردون به جوش باده ام
    گر چه صحرایی است بر مشت غبارم چشم مور
    دربغل دارد فلکها را دل بگشانده ام
    هیچ کس را دل نمی سوزد به من چون آفتاب
    گرچه از بام بلند آسمان افتاده ام
    اختیاری نیست سیر موجه بیتاب من
    سالها شد از بام بلند آسمان افتاده ام
    می زنم در لامکان پر با پریزادان قدس
    پشت بردیوار جسم از کاهلی ننهاده ام
    گردش چشمی که من زان دشمن دین دیده ام
    بادبان کشتی می می کند سجاده ام
    از بزرگان دیدن دربان مرا دلسرد ساخت
    کرد یک دیدن ز صد نادیدنی آزاده ام
    می شود قفل خموشی غنچه منقار او
    گر شود آیینه طوطی ضمیر ساده ام
    انتظار همرهان صائب عنانگیر من است
    ورنه من عمری است تا پرواز را آماده ام

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha