کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در بی‌زری ز جبههٔ اخلاق چین‌گشا

    هرچند آستین‌گره آرد جبین‌گشا

    از سایلان‌، دریغ نشاید تبسمت

    گیرم‌کفت تهی‌ست‌، لب آفرین‌گشا

    آب حیات جوی جسد جوهر سخاست

    راه تراوشی چو ظروف‌گلین‌گشا

    منعم اگر به تنگی خلق است نا زجاه

    چین‌دارتر ز نقش نگین آستین‌گشا

    گر لذت از مآل حلاوت نبرده‌ای

    باری ز اشک شمع سر انگبین‌گشا

    افسانه‌های بیژن و رستم به طاق نه

    گر مرد قدرتی دلت از بندکین‌گشا

    حیف است طبع مرد زغیبت قفا خورد

    یاران حذرکنید ز حیز سرین گشا

    باغ و بهار بستهٔ سیر تغافلی‌ست

    مژگان به هم نه و نظر دوربین‌گشا

    ازنقب سنگ‌، نقش نگین فتح باب یافت

    ای نامجوتو هم ره زبرزمین‌گشا

    تحقیق هر قدر دهدت مهلت نفس

    گوهر به سوزن نگه واپسین‌گشا

    بیدل به‌هرچه عزم‌کنی وصل مقصد است

    اینجا نشانه‌هاست‌، تو شست ازکمین‌گشا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha