کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مطلبی‌ گر بود از هستی همین آزار بود

    ورنه در کنج عدم آسودگی بسیار بود

    زندگی‌جز نقد وحشت درگره چیزی نداشت

    کاروان رنگ و بو را رفتنی در بار بود

    غنچه‌ای پیدا نشد بوی گلی صورت نبست

    هر چه دیدم زین چمن یا ناله یا منقار بود

    دست همت ‌کرد از بی‌جرأتیها کوتهی

    ورنه چون گل‌ کسوت ما یک گریبان‌وار بود

    سوختن هم مفت عشرتهاست امّا چون شرار

    کوکب ‌کم‌فرصت ما یک نگه سیار بود

    غفلت سعی طلب بیرون نرفت از طینتم

    خواب پایی داشتم چشمم اگر بیدار بود

    عافیت در مشرب من بارگنجایش نداشت

    بس که جامم چون شرر از سوختن سرشار بود

    این دبستان چشم قربانی‌ست ‌کز بی‌مطلبی

    نقش لوحش بیسواد و خامه‌ها بیکار بود

    قصرگردون را ز پستی رفعت یک پایه نیست

    گردن منصور را حرف بلندش دار بود

    مصدر تعظیم شد هرکس ز بدخویی گذشت

    نردبان اوج عزت وضع ناهموار بود

    دل به‌حسرت خون‌شد و محرم‌نوایی برنخاست

    نالهٔ فرهاد ما بیرون این ‌کهسار بود

    شوخی نظاره بر آیینهٔ ما شد نفس

    چشم بر هم بسته بیدل خلوت دیدار بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha