کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چون حبابم الفت وهم بقا زنجیرپاست

    خانه بر دوش طبیعت را هوا زنجیر پاست

    درگرفتاریست عیش دل‌که مجنون تو را

    مطرب ساز طرب‌کم نیست تا زنجیر پاست

    چون‌کنم جولان به‌کام دل‌که با چندین طلب

    از ضعیفیها چواشکم نقش پا زنجیرپاست

    طاقتی‌کو تاکسی سر منزلی آرد به دست

    هرکجا رفتیم سعی نارسا زنجیرپاست

    مرد راکسب هنر دام ره آزادگی‌ست

    موج جوهرآب جوی تیغ را زنجیرپاست

    بی‌تأمل‌، از مزار ما شهیدان نگذری

    خاک دامنگیر ما بیش از حنا زنجیر پاست

    خط پشت‌لب چو ابرو نیست بی‌تسخیر حسن

    معنی آزاد است اما سطرها زنجیر پاست

    ما زکوری اینقدر در بند رهبر مانده‌ایم

    چشم‌اگر بینا بود برکف عصا زنجیر پاست

    خاکساری نیز ما را مانع وارستگی‌ست

    تا بود نقشی به‌جا از بوریا زنجیرپاست

    قید هستی تا نشد روشن‌جنون موهوم بود

    آنکه ما راکرد با ما آشنا زنجیرپاست

    بر بساط پایهٔ وهم آنقدر تمکین مچین

    سلطنت را سایهٔ بال هما زنجیر پاست

    عالمی‌در جستجوی راحت‌از خود رفته‌است

    می‌روم من هم ببینم ناکجا زنجیر پاست

    بیخودان اول قدم زین عرصه بیرون تاختند

    ای‌جنون رحمی‌که ما را هوش ما زنجیرپاست

    بیدل از توصیف زلف وکاکل این‌گلرخان

    مقصد ما طوق‌گردن مدعا زنجیرپاست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha