نام شریفش مولانا عبدالقادر و نظیرش در عهد خود نادر. در آغاز شباب ازملازمت استعفا گزیده و در زاویۀ خمول خزیده. به ترک و تجرید کوشید و بادۀ توحید و معرفت نوشید. مرجع اهل کمال و ملجأ ارباب حال. در تحقیق یگانه و در تجرید مسلم اهل زمانه. مثنوی موسوم به محیط اعظم به زبان درویشان به بحر تقارب تخمیناً به قدر سه هزار بیت از ایشان دیده شده و دیوان مبسوطی نیز دارد. وفاتش در سنۀ 1303 و این ابیات از آن جناب است:
مِنْ غزلیاته
مقصد از هستی ما رنج و غم و آزار بود
ورنه در کنج عدم آسودگی بسیار بود
*****
با که گویم ور بگویم کیست تا باور کند
کان پریرویی که من دیوانۀ اویم منم
٭٭٭
آن کس که رموزدان چند و چون است
داند کابلیس از چه ره مطعون است
آری هر کس که حضرت انسان را
مسجود نداند به یقین ملعون است
صفحه میرزا عبدالقادر بیدل در گنجینه فارسی