کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید


    اسم شریفش شیخ احمد و کنیتش ابواسحق مشهور به اطعمه و سبب این لقب اینکه او سخن در وصف اطعمه می‌فرموده. بعضی او را مردی خوش طبع شمرده‌اند و حال آنکه شیخی بزرگوار و فاضلی عالی مقدار، صاحب وجد و حال و مجموعۀ صفات کمال است. به خدمت شاه نعمت اللّه کرمانی رسیده و ارادت حاصل کرده. به بعضی از اشعار سید نعمت اللّه اقتفا نموده و از آن جمله شاه نعمت اللّه گفته:

    گوهر بحر بیکران ماییم

    گاه موجیم و گاه دریاییم

    او گفته:

    رشتۀ لاک معرفت ماییم

    گه خمیریم و گاه بغراییم


    سید چون او را دیده فرموده: رشتۀ لاک معرفت شمایید. به سید در جواب گفته که ما نمی‌توانیم از اللّه گفت، از نعمت اللّه می‌گوییم. جناب شاه داعی اللّه شیرازی با وی معاصر و معاشر و وی را تمجید کرده. مرثیه در وفاتش به نظم آورده. غرض، شیخ اشعار بسیار از هر مقوله دارند وبیشتر مصارع شمس الدین محمد حافظ شیرازی را به تضمین در شعر خود می‌آورند. مرقدش در تکیۀ چهل تنان شیراز، و این چند بیت از اوست:

    گیپاپزان سحر که سر کله واکنند

    آیا بود که گوشۀ چشمی به ما کنند

    ٭٭٭
    چون از درون خربزه واقف نشد کسی

    هرکس حکایتی به تصور چرا کنند

    ٭٭٭
    روزه داری و قناعت هوسم بود ولی
    چشمکی می‌زند آن برۀ بریان که مپرس
    کس به بالای مزعفر مکناداش ترش
    که چنانم من ازین کرده پشیمان که مپرس

    ٭٭٭
    حکایت عدس و سفرۀ خلیل اللّه

    ز من بپرس که مداح نعمت اللّهم

    ٭٭٭
    پس از سی چله بر من کشف شد این راز پنهانی

    که بورانی است بادنجان و بادنجانست بورانی

    ٭٭٭
    خور در رواق ازرق چون رو نهد به زردی

    یاد آیدم مزعفر در صحن لاجوردی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha